تفاوت پرایس اکشن ICT و RTM در چیست؟ با کدام ترید کنیم؟
در این مقاله میآموزید
تفاوت پرایس اکشن RTM و ICT در تحلیل چیست؟
تفاوت پرایس اکشن ict و rtm چیست؟ این دو سبک بسیار شبیه همدیگرند اما در سبک ict پرایس اکشن مطالب ساده و روانتر هستند، در حالی که پرایس اکشن rtm از دقت بالاتری برخوردار است.
از آنجا که بررسی تفاوت این دو سبک پرایس اکشن، از سیستم «هلو بپر تو گلو خارج» میشود و باید موشکافانه مبنای دو سبک پرایس اکشن ict و rtm، یعنی خود الگوی معاملاتی پرایس اکشن را مورد بررسی قرار دهیم و انواع آن را بیاموزیم، سپس به تفاوتهای ict و rtm بپردازیم.
پس از شما درخواست میکنیم اگر مشتاق آموختن تفاوت سبک پرایس اکشن ICT و RTM هستید، ادامه مقاله را از دست ندهید.
پرایس اکشن چیست؟
برای آنکه بتوانید در بازارهای مالی سود را به حداکثر و زیان را به حداقل برسانید، باید با روشهای معاملاتی متداول آشنا شوید. یکی از روشهای معاملاتی که تریدرهای بزرگ استفاده میکنند، پرایس اکشن میباشد.
این روش سعی دارد تا تحلیلگران را از عملکردهای موسسات و بانکهای بزرگ آگاه کند. در روش معاملهگریِ پرایس اکشن، اندیکاتورها و ابزارهای گوناگون استفاده نمیشود و به تریدر این امکان را میدهد که بر اساس روند واقعی قیمت تصمیم بگیرد.
پرایس اکشن، یکی از روشهای ساده و پرطرفدار تحلیل بورس و فارکس میباشد و به بیان سادهتر به تریدر این امکان را میدهد که افت و خیزهای روند قیمت را درک کند و بررسی کند که در چه زمانی خرید و فروش سودآورتر میباشد؟
همانطور که میدانید معاملهگران در بازارهای مالی به دنبال خرید در کف قیمت بازار و فروش در اوج روند قیمت میباشند. پس برای چنین هدفی باید نواحی عرضه و تقاضا را بشناسند که به لطف پرایس اکشن بررسی این روندها امکان پذیر شده است.
از روش پرایس اکشن در همهی بازارهای مالی از جمله بورس، فارکس و ارز دیجیتال میتواند استفاده کرد.
سبک های مختلف پرایس اکشن چه هستند؟
پرایس اکشن انواع مختلفی دارد و به صورت کلی میتوان گفت: هر معاملهگر حرفهای بر اساس تجربهی خود توانسته، الگوی معاملاتی خاص خود را ابداع کند، سپس این تریدرهای حرفهای این الگوها را به روند بازار تعمیم میدهند و معتقدند روند بازار اتفاقی نیست و تکرار میشود. برای مثال پرایس اکشن ict را آقای مایکل هادلستون و سبک rtm را ایف میانته، ابداع کرده است.
سبکهای مختلف پرایس اکشن الگوهایی هستند، که به تریدرها کمک میکنند تا متوجه شوند در کدام بخش از چارت معاملاتی عرضه و تقاضا بیشتر است و امکان تغییر روند قیمت وجود دارد.
1) پرایس اکشن ICT
پرایس اکشن ICT یک روش تحلیلی در بازارهای مالی است که بر اساس نوسانات قیمتی و تغییرات ناشی از نقدینگی اتفاق میافتد.
در واقع پرایس اکشن آی سی تی، به تریدرهایی که به تنهایی نمیتوانند جهت روند قیمت را تعیین کنند، کمک میکند تا روند بازار را شبیه بانکها و دیگر موسسات مالی بررسی نمایند و جا بر پای آنها بگذارند تا بتوانند رشد کنند و زیان خود را به حداقل برسانند.
در این روش برای شناسایی روند بازار، از ابزارهای معاملاتی مثل عملکرد بازار در ساعتهای مختلف، سطوح نقدینگی، بررسی سطوح استاپلاس، اوردر بلاکها و غیره استفاده میکنند.
هر استراتژی در بازارهای مالی مزیتها و معایبی دارد که در ادامه به آن میپردازیم:
بیشتر بخوانید: سبک ICT پرایس اکشن؛ سوارشدن بر بال نهنگهای بازار
مزیت های پرایس اکشن سبک ICT
- مهمترین مزیت این سبک معاملاتی این است که برای تحلیل به اندیکاتور و تحلیلهای پیچیده نیاز ندارد.
- ساده و قابل فهم است.
- حرکات دقیق بازار و روند قیمت را بررسی مینماید.
- تغییرات نقدینگی و نوسانات قیمت را میسنجد.
- موقعیتهای زمانی یا سشنها را بررسی میکند.
- معاملهگر با استفاده از ابزارهای پرایس اکشن، مرحله به مرحلهی بازار مالی مد نظرش را برنامه ریزی مینماید.
همچنین بخوانید: کتاب معامله گری ICT پیشرفته از ریچارد کوهن
معایب پرایس اکشن ict مایکل هادلستون
- پیچیدگی بازارهای مالی: گاهی ممکن است در بازارهای مالی، الگوهایی ایجاد شود که با استفاده از پرایس اکشن ict قابل تحلیل نباشند.
- شناخت عمیق از بازار مالی: برای استفاده از این سبک معاملاتی، تریدر باید بازارهای مالی را عمیقا بشناسد. همینطور دست و پنجه نرم کردن با پرایس اکشن آی سی تی برای معاملهگرانِ مبتدی ممکن است چالش برانگیز باشد.
- روش ناکارآمد: پرایس اکشن ict نمیتواند ساختارها و قیمتها به صورت جزئی بررسی کند.
- امکان فریب خوردن: گاهی معاملهگران بزرگ، حرکاتِ قیمتِ جعلی را در بازار به راه میاندازند تا تریدرهای مبتدی را فریب دهند. البته معاملهگران مبتدی با آموختن پرایس اکشن ict میتوانند تا حد زیادی از فریب خوردن جلوگیری کنند اما با این حال، احتمال فریب خوردن به صفر نمیرسد!
- عدم دقت در سنجش بازار: کارشناسان معتقدند در این روش درک درستی از شرایط بازار به دست نمیآید.
اگر میخواهید پرایس اکشن ICT را بیشتر بشناسید و به کتابهای این حوزه علاقهمند هستید به شما پیشنهاد میکنیم، معرفی کتاب های پرایس اکشن ICT را مطالعه نمایید.
2) پرایس اکشن RTM
پرایس اکشن آرتی ام، یک سبک معاملهگری است که بر اساس تحلیل الگوها و تغییرات قیمتی در بازار عمل میکند.
گاهی قیمت به سمت بالا حرکت میکند و این رفتارِ قیمت، باعث هیجانی شدن معاملهگران میشود، ولی بیشتر افرادی که که با سبک پرایس اکشن RTM آشنا هستند در این موقعیت حساس پوزیشن فروش خود را باز میکنند. شما فکر میکنید، دلیل این کار چه میتواند باشد؟ دلیل این واکنشِ نامتعارف به بالا رفتن روند قیمت این است که آنها معتقدند قیمت در حال فریب دادن سایر معاملهگران است و در محدودهای خاص قیمت به سمت پایین حرکت میکند.
این محدوده در سبک آرتی ام را، فلگ لیمیت مینامند.
RTM مخفف (Read the Market) میباشد و در بررسیهای این سبک پرایس اکشن معاملهگران به دنبال یافتن پاسخهایی در مواجه با قیمت میباشند که از کجا آمدهای؟ آمدنت بهر چه بود؟ به کجا میروی آخر ننمایی وطنت؟ (با کمی دخل و تصرف در شعر مولوی)
نکتهی حائز اهمیت این است که این روش آیندهنگر نمیباشد و در لحظه به تریدر پیشنهاد میدهد که بهترین نقطهی معامله کجاست و در مورد آیندهی مارکت و صعودی و یا نزولی بودنش اظهار نظری نمیکند.
همانطور که قبلتر گفتم هر سبکی که برای تحلیل بازارهای مالی به کار میرود مزیتها و معایبی دارد که در ادامهی مقاله به آن میپردازیم:
همچنین بخوانید: پرایس اکشن RTM چیست؟ [مفهوم پرایس اکشن rtm]
مزیت ها پرایس اکشن RTM
- ساده بودن تحلیل: در روش پرایس اکشن RTM معاملهگر صرفا با قیمتی که بر چارت معاملاتی نشان داده شده است سر و کار دارد. همینطور نشانهی ورود و خروج همان قیمتی است که تریدر مشاهده میکند.
- ریسک کمتر: معاملهگرانی که روش پرایس اکشن RTM را برای استراتژی معاملاتی خود انتخاب میکنند ریسک کمتری را تحمل میکنند، چرا که در این روش نسبت ریسک به پاداش از اهمیت زیادی برخوردار میباشد و معاملهگران میتوانند با ریسک کمتر، به سوددهی بیشتری برسند.
- جامع نگری: در پرایس اکشن RTM به معاملهگران خرد این امکان داده میشود تا از دید معاملهگران بزرگ به بازار مالی نگاه کنند.
- معامله در تایم فریمهای کوتاه: یکی از کاربردیترین مزایای این تکنیک قابلیت انجام تحلیل و معامله در تایم فریم های بسیار کوتاه تا ۱۵ ثانیه است.
همچنین بخوانید: استراتژی معاملاتی تایم فریم ۱ دقیقه؛ در ۱ دقیقه سود کن!
- انعطاف پذیری: از آنجا که RTM انعطاف پذیری زیادی دارد، قابلیت تطبیق پذیری با انواع استراتژیهای معاملاتی دیگر را نیز دارد.
معایب پرایس اکشن RTM چه هستند؟
- وابستگی به تجربه: برای بهرهمندی کامل از این روش، به شناخت عمیق و دقیق بازارهای مالی نیاز میباشد که این ویژگی پرایس اکشن RTM، برای معاملهگران مبتدی چالش برانگیز است.
- امکان تحلیل اشتباه: الگوها و تئوریهای زیادی در بازارهای مالی وجود دارد و ممکن است پرایس اکشن RTM نتواند آنها به درستی تحلیل کند.
- قابل اطمینان نبودن: از آنجا که سبک آرتی ام منبع باز است و گاهی توسط افراد غیر متخصص مواردی به آن اضافه و یا کم میشود، نمیتوان گفت: صد در صد قابل اطمینان است.
- تفاوت دیدگاه: اصلیترین مشکلی که سبک RTM دارد این است که دو تریدر میتوانند برداشت متفاوتی از قوانین تعریف شده و درک متفاوتی از یک موضوع داشته باشند و همین مسئله باعث تفاوت در عملکرد آنها میشود، به طبق وقتی عملکرد متفاوت باشد نتیجهای که رقم میخورد نیز متفاوت است.
اکنون که به صورت کلی با دو نوع پرایس اکشن آشنا شدیم. حال به سوال اصلی این مقاله میپردازیم که
تفاوت پرایس اکشن ICT و RTM چیست؟
دو سبک آر تی ام و آی سی تی بسیار شبیه همدیگر هستند و تفاوتهای جزئی با یکدیگر دارند، و این تفاوتها عبارتاند از:
- پرایس اکشن ICT سادهتر و روانتر است و از دیدگاهی دیگر به بازارهای مالی نگاه کرده است در حالی که سبک RTM پیچیدهتر و سختتر میباشد و از دقت عملکردی بالاتری برخوردار است.
- در سبک آیسیتی روند بازار قیمت ارزهای دیجیتال را با شکست ساختار تشخیص میدهند، ولی در روش RTM روند را با اینگلفها پیدا میکنند (تشکیل الگوی اینگلف در پایان هر روند چه صعودی و چه نزولی، میتواند بیانگر چرخش قیمت باشد.)
همچنین بخوانید: الگوهای نموداری
- روش ICT تقویت شدهی سبک لنس بگز میباشد، لنس معتقد است قیمت در فضای ترس و طمع به حرکت در میآید. در حالی که RTM پیشرفته شدهی سبک عرضه و تقاضا میباشد در سبک عرضه و تقاضا، عامل حرکت قیمت را عرضه و تقاضا میدانند.
همچنین بخوانید: مقایسه استراتژی لنس بگز و البروکس
- در پرایس اکشن ICT به اوردر بلاکها توجه میشود ولی در سبک آرتی ام فلگ لیمیتها را در نظر میگیرند.
- سبک ICT در تایم فریمهای بالاتر دقیقتر کار میکند در صورتی که پرایس اکشن سبک RTM در تمامی تایم فریمها قابل استفاده میباشد.
- سبک آرتی ام به دنبال یافتن نواحی عرضه و تقاضا میباشد ولی پرایس اکشن ICT برای یافتن اسمارت مانی یا پول هوشمند به کار میرود.
کدام سبک از پرایس اکشن برای تحلیل بازارهای مالی بهتر است؟
اگر به دنبال روش معاملاتی هستید که صد در صد سودآوریِ شما را در تمام معاملات تضمین کند، هیچ سبکی را نخواهید یافت که همهی معاملات خود را به سوددهی برساند.
همهی معاملهگران میدانند، سبک معاملاتی در میزان برنده و یا بازنده بودن معاملهگر تاثیرگذار است. پس به دقت جوانب مختلف سبک آرتی ام و آی سی تی را با یکدیگر مقایسه میکنیم تا به به پاسخ سوال مد نظر برسیم.
وجه اشتراک دو روش پرایس اکشن در این است که تریدر میتواند حرکت سرمایههای کلان را پیدا کند و سرمایهی خود را با معاملهگران کلان همجهت میکند تا به سوددهی کافی برسد.
واقعیت آن است که هیچ سبکی بر سبک دیگری برتری ندارد و این معاملهگر است که با توجه به نیاز خودش، یکی از روشها را برمیگزیند و از طریق آن سرمایهی خود را مدیریت میکند.
برای پیدا کردن بهترین سبک معاملاتی باید دو عامل را در نظر بگیریم:
- شخصیت معاملهگر
- نوع معاملاتی که تریدر انجام میدهد.
اما به طور کلی میتوان گفت در بازار فارکس از پرایس اکشن ICT استفاده میکنند در حالی که در پرایس اکشنRTM برای تمامی بازارهای مالی مناسب میباشد.
اگر همچنان در انتخاب میان این دو روش مردد ماندهاید به شما توصیه میکنیم تفاوتهایی که در قسمت بالایی مقاله نام بردیم را، مجدد بخوانید و با نیازهای خودتان تطبیق دهید تا بتوانید روش مناسبتری را برای انجام معاملات خود در پیش بگیرید.
لازم به ذکر است گر چه نوع تحلیل در روند رشد تریدر موثر است، اما تفاوت اساسی بین معاملهگر برنده و بازنده را مدیریت سرمایه و روانشناسی ذهن خود مشخص میکند.
این نکته آنقدر حائز اهمیت است که اگر معاملهگر بهترین روش معاملاتی را داشته باشد، اما مدیریت ریسک انجام ندهد میتواند چندین برابر آنچه تصور میکند، به سرمایهاش زیان وارد شود.
همچنین بخوانید: روش های کنترل ریسک در سرمایهگذاری
جمع بندی
برای معامله در بازارهای مالی باید روشهای معاملاتی را به خوبی بشناسیم، چرا که قدم گذاشتن در فضایی ناشناخته میتواند باعث تحمل ریسک بسیار زیادی شود و حتی ممکن است تریدر همهی سرمایهاش را از دست بدهد.
یکی از روشهای متداول معاملاتی پرایس اکشن میباشد.
پرایس اکشن، به عنوان رفتار قیمت ترجمه میشود و اگر تریدر خودش را به مرحلهای از تسلط برساند میتواند با نگاه کردن به نمودار، آن را تحلیل کند.
اما برای آنکه تریدر بتواند رفتار نمودار را به درستی تحلیل کند باید روانشناسی معاملات را بداند، چرا که افرادی که کندلهای معاملاتی را جهت میدهند و روند قیمت را تغییر میدهند، خود معاملهگرن حرفهای هستند که رفتار سرمایهگذاران کوچک را میشناسند.
پس اگر تریدرها بتوانند فکر معاملهگران حرفهای را بخوانند و نمودار قیمت را تحلیل کنند، به درستی و با ضریب احتمال بالایی میتوانند روند بازار را پیشبینی کنند.
برای آنکه سیستم تحلیل معاملاتی بهتری را انتخاب کنید باید شخصیت خودتان بشناسید و بدانید کدام روش تحلیلی به شخصیتتان نزدیکتر است.
اما به این نکته توجه فرمایید که حرفهای شدن در انواع پرایس اکشن بسیار دشوار است و تلاشِ زیادی را میطلبد.
از آنکه نگاهتان را به ما سپردهاید، بسیار سپاسگزاریم.
مطالبی که باید بخوانید
مطالب مرتبط با مقالهای که هم اکنون خواندید...
فاطمه اندربای
فاطمهی اندربای، دانش آموختهی رشتهی ژنتیک هستم، و سالهاست در حوزه های مختلف از جمله مباحث تخصصی مرتبط با بازارهای مالی به عنوان نویسنده فعال هستم.
سایر نوشته های فاطمه اندربای