نرخ بهره چیست؟
در این مقاله میآموزید
بهره، پولی است که از وام گیرنده، دریافت شده و یا به ازای سپرده به سرمایه گذارپرداخت می شود. نسبتی که میزان بهره را تعیین می کند، نرخ بهره نامیده می شود که درصدی روی سرمایه اصلی میباشد.
در بازارهای مالی برای ایجاد تمایل افراد به سرمایه گذاری و پرداخت وام، این اصطلاح ایجاد شد. نرخ بهره یک اصطلاح اقتصادی در دو نوع ساده و مرکب بوده که در اقتصاد کلان کشورها اهمیت زیادی دارد.
باید توجه داشت که عوامل متعددی بر میزان نرخ بهره تاثیرگذار است. هر چه ریسک سرمایه گذاری بیشتر باشد، انتظار بازدهی بالاتر می رود مانند بانک ها که با کاهش ریسک و ایجاد پشتوانه، نرخ بهره کمتری را ارایه می دهند. علاوه بر این، در تعیین نرخ بهره، طول مدت سرمایه گذاری و ارزش زمانی پول را نیز باید در نظر گرفت که با افزایش این دو عامل باید نرخ بهره ی بیشتری تعیین شود.
مفهوم نرخ بهره
فرض کنید فردی می خواهد کالایی را تولید و به بازار عرضه کند. برای این کار، باید کارگرانی را استخدام کند تا به انجام کار بپردازند تا نهایتا بعد از هشت ماه کار، محصول تولید و به بازار عرضه شود. طبیعی است که کارگران در آخر هر ماه معطل نمی مانند تا محصول تولید شود و از محل درآمد آن دستمزد خود را دریافت کنند.
بنابراین صاحب کار باید پولی در اختیار داشته باشد تا بتواند دستمزد کارگران را بپردازد. از این رو به سراغ فرد دیگری می رود و از او می خواهد از پس انداز خود، مبلغی را به او قرض دهد. آن فرد میتواند با این پول کالایی بخرد و هم اکنون استفاده کند یا با استفاده از آن، کسب و کاری راه بیندازد. اگر او این پول را به کسی قرض بدهد در واقع مصرف یا درآمدزایی خود را به تعویق انداخته است.
فرد قرض دهنده انتظار دارد بابت این تعویق و تاخیر در استفاده از پولش، مبلغی علاوه بر اصل پول دریافت کند. این مبلغ مازاد بر اصل پول، نرخ بهره است. به عبارت دیگر، نرخ بهره، مزد صبری است که وام دهنده بابت استفاده نکردن از پول خود به خرج داده است.
نرخ بهره تفسیر دیگری به عنوان هزینه فرصت سرمایه نیز پیدا میکند. کسی که پول و پس انداز خود را در اختیار دیگری قرار می دهد از فرصت کسب درآمد با پول محروم میشود. در نتیجه طبیعی است فردی که پول شخصی دیگری را طلب می کند، باید در صدد جبران این محرومیت برآید. این درآمد از دست رفته اصطلاحا هزینه فرصت قرضدهی پول به شمار می رود. با این توصیف، نرخ بهره، هزینه فرصت سرمایه را نیز جبران می کند.
حال وقتی همه افراد و صاحبان بنگاه های تولیدی می خواهند به تولید بپردازند و به این ترتیب ثروتی فراهم کنند، برای سرمایه مالی شما تقاضا ایجاد می شود. وجود همین تقاضا برای سرمایه مالی، مفهوم کمیابی سرمایه را به میان می آورد. طبیعی است که هر عاملی که کمیاب باشد، قیمت می یابد. با این تفسیر، مشخص می شود که سرمایه مالی نیز دارای قیمت است و به این قیمت، اصطلاحا نرخ بهره گفته می شود.
نرخ بهره، تابع عرضه و تقاضا
نرخ بهره یا قیمت سرمایه، مانند اکثر مفاهیم اقتصادی، تابع دو ملاحظه است: عرضه و تقاضا. در اقتصاد مدرن، قیمت اساسا مفهومی است که در بازار و بر اساس تعامل عرضه و تقاضا مشخص می شود.
عرضه در بازار سرمایه به مفهوم میزان وفور سرمایه است. هر چه در یک اقتصاد سرمایه بیشتر باشد، قیمت آن یعنی نرخ بهره، کمتر خواهد بود و هر چه سرمایه در یک اقصاد کمتر باشد، این نرخ، بیشتر خواهد بود.
میزان کمیابی سرمایه، به نرخ پس انداز بستگی دارد. پس انداز به معنای تفاضل مقدار درآمد از مصرف است. هر چه درآمد ملی بیشتر و مصرف جامعه کمترباشد، میزان پسانداز بیشتر خواهد بود.
قیمت تعادلی نرخ بهره
از تعامل دو سمت عرضه و تقاضا برای سرمایه، قیمت تعادلی نرخ بهره به دست میآید. قیمت تعادلی سرمایه یا همان نرخ تعادلی بهره، قیمتی است که در آن میزان تقاضا برای سرمایه (سرمایه گذاری) با میزان عرضه سرمایه ( پسانداز) برابر می شود.
این نرخ را نمی توان از بیرون تعیین کرد و به اصطلاح متغیری درون زاست یعنی سیاستگذاران پولی میتوانند بر آن اثر بگذارند اما نمیتوانند در بلند مدت آن را کنترل کنند. به عنوان مثال، دولت میتواند به راحتی بودجه خود را کم یا زیاد کند زیرا این متغیر در اختیار دولت است.(برای آگاهی بیشتر از مکانیسم کاری دولتها و تفاوتهای آن با ساز و کار بازار رمز ارزها اینجا کلیک کنید.) اما این نرخ به عنوان یک متغیر درون زا، درون سیستم اقتصادی تعیین میشود و ناشی از هزاران فعل و انفعال و مبادله میلیونها انسان است.
بازارهای مالی تا زمانی که براساس منطق اقتصاد بازار و به شکل رقابتی عمل کنند، به آشکار شدن نرخ بهره تعادلی کمک میکنند. اما اگر عملکرد نهادهای بازار مالی به دلیل مداخلات دولتی دچار اختلال شود و نرخ بهره حاکم بر آن به شکل دستوری تعیین شود، این کارکرد نیز مخدوش می شود و نرخ بهره حاکم در بازار سیاه بهتر از نرخ رسمی بهره، نرخ تعادلی بهره را مشخص می کند.
اگر مقام های پولی بخواهند به طور دستوری قیمت سرمایه را کمتر از قیمت تعادلی آن تعیین کنند، تعادل ایجاد شده میان عرضه و تقاضا به هم میخورد. از یک سو، عرضه سرمایه در بازار رسمی کمتر میشود و از سوی دیگر تقاضا برای دریافت تسهیلات بالا می رود. اجرای این سیاست، همان تبعاتی را در عرصه پولی دارد که وقتی مسئولان اقتصادی می کوشند قیمت کالاها را کمتر از نرخ تعادلی آنها قرار دهند. این پیامد چیزی جز تشکیل بازار سیاه نیست.
نتیجه
هر چه نرخ بهره بالاتر باشد، عاملان اقتصادی تمایل بیشتری خواهند داشت تا از مصرف کنونی خود بکاهند تا به مصرف بیشتر در آینده دست یابند. از سوی دیگر، وقتی این نرخ بالا باشد، افراد از محل پس انداز خود درآمد بیشتری کسب میکنند.
در سمت تقاضا، میزان تقاضای سرمایه، تابعی از فضای کسب و کار است. در اقتصادی که در حال رکود باشد، طبیعی است که صاحبان بنگاه ها تمایلی برای تولید بیشتر نخواهند داشت و طبیعتا میل به سرمایهگذاری کمتر میشود. این امر موجب می شود تقاضا برای سرمایه کم و به تبع نرخ کاهش یابد. اما اگر تقاضا برای تولیدات یک بنگاه زیاد شده و قیمت محصولات افزایش یابد، سرمایه گذاری بیشتری نیز انجام خواهد گرفت.
امروزه بازار ارزهای دیجیتال تبدیل به یک فرصت برای رشد سرمایه شما شده است. البته در صورتی که شما علم و درک درستی از این بازار داشته باشید. شما با شرکت در دوره آموزش ارزهای دیجیتال میتوانید گام بلندی در جهت رسیدن به این هدف بردارید. بهرهمندی از دانش مدرسان مجرب در تیم آکادمی آینده که رسالت برگزاری کلاس آموزش ارز دیجیتال در مشهد و سایر شهرها را بر عهده دارد ، میتواند راهی برای رسیدن به موفقیت در این حوزه برای متقاضیان باشد.
درباره سمیه شعیبی
معاملهگر و تحلیلگر بازار بورس اوراق بهادار و بازار فارکس. فارغ التحصیل رشتهی مترجمی زبان انگلیسی و دارای 4 سال تجربه و فعالیت در زمینه ی بازارهای مالی
سایر نوشته های سمیه شعیبی
[…] بیشتر بخوانید ⇐ نرخ بهره چیست؟ […]